به بازار چاپ خوش آمدید | ورود اعضا | ثبت نام رایگان
بنر
بنر
بنر

نمایش بر اساس استان

عضو بازار چاپ شوید
ثبت نام رایگان
عضو هستید؟ورود اعضا

خبرنامه

مركز پشتيباني بازار چاپ

همراه پشتیبانی بازار چاپ

سامانه پيامك تماس نيازمندي هاي بازار چاپ
کانال تلگرام بازار چاپ

تعرفه آگهی

1 ماهه - 80,000 تومان
3 ماهه - 204,000 تومان
6 ماهه - 360,000 تومان
1 ماهه - 40,000 تومان
3 ماهه - 102,000 تومان
6 ماهه - 180,000 تومان

پرداخت آنلاین

پرداخت آنلاین
بانك متن لوح تقدير
بانك قاب و حاشيه لوح تقدير
بانك آرم و لوگو
بانك نقوش اسليمي و تذهيب
بانك وكتورهاي كاربردي
بانك آموزش نرم افزار كورل
بنر
بنر
بنر
بنر
بنر
بنر
::

از چاوخانه تا چاپخانه

: : :

 

 

az_chavkhane_ta_chapkhane

 

تاریخ نویسان متعددی در تاریخ اختراعات، نام افرادی را به درست یا غلط ثبت کرده اند که می بایست نام آن افراد را دوباره نویسی کرد که گاه این تاریخ نویسان نام این افراد را از خد یک نام تا تغییر یک جریان درست، به غلط ثبت کرده اند، این جریانات تا حدی است که درست را از غلط نمی توان تشخیص داد. به همین سبب باید، تاریخ اختراعات و روز صنعت چاپ را دوباره تعیین کرد. زمانی که ایرانیان برای اولین بار خط میخی را اختراع کردند باید آغاز اختراع صنعت چاپ نامید و هم زمان با آن اولین قالب های حروف میخی که از جنس چوب تراشیده شد یعنی از جنس همان قالب هائی بودند که در قرن ۱۶ میلادی در آلمان دوباره اختراع شد. ولی ایرانیان برای گسترش علم، با قلم های چوبی خود که به شکل مثلث های نوک تیز ساخته می شد خطوط خود را بر روی گل های رس چاپ می کردند و چون از دست، به جای دستگاه استفاده می کردند. آن تاریخ نویس که از این مطلب اطلاع زیادی نداشت، نتوانست تا این اختراع را به نام ایرانیان ثبت کند.

 

از آن دوران تا دوران باستان که فنیقیه ای ها در آسیای صغیر و بعدها در آسیای خاوری، توسط مصری ها و مدت ها قبل در قرن ششم قبل از میلاد مسیح، خط و چاپ را برای دنیا به ارمغان آوردند، باز هم آن تاریخ نویس حضور نداشت تا، این اختراع را هم به نام آنان به ثبت برساند. تا دوران قرن هفتم میلادی که چینی ها موفق شدند، تا دستگاه چاپ را اختراع کنند و ظاهراً تاریخ نویس ما که تازه قدری راه افتاده بود و از سر اتفاق از آن جا می گذشت، یادداشت کوچکی از این واقعه مهم برداشت. ولی بعدها یادش رفت تا آن را به دیگران نشان دهد، تا آن که از آن تاریخ، سال ها گذشت؛ دوران صنایع دستی در اروپا به همراه ظهور ابداعات و اختراعات از راه رسید.این زمان مصادف بود با خانواده تنگ دستی که فرزند خود را برای کسب درآمد، کشان کشان به طرف صومعهٔ نزدیک خانه خود می بردند. مادر گوتنبرگ برای کسب درآمد و امرارمعاش، پسر خود را به پدران روحانی که مشغول کپی برداری از روی کتاب های مقدس مسیحی بودند سپرد؛ و پدران مقدس به گوتنبرگ جوان آموختند که، چگونه می تواند از روی کتاب های خطی کپی برداری نماید.

 

ولی این کار که باید با دقت و حوصله و صرف وقت زیاد صورت می گرفت؛ کاری نبود که در حوصلهٔ گوتنبرگ جوان باشد و این کار برای گوتنبرگ جوان عملی سخت و طاقت فرسا بود؛ و گوتنبرگ جوان به بهانه های فراوان از زیر این کار فرار می کرد؛ تا آن که پدران روحانی به پدر غیرروحانی گوتنبرگ شکایت کردند که، بچه شما از زیر کار در می رود و این مطلب نقطه عطفی در دروحیه گوتنبرگ جوان شد. و وقتی پدر غیر روحانی گوتنبرگ از او علت را جویا شد. گوتنبرگ جوان گفت: این کار عملی بیهوده و اتلاف وقتی بی دلیل است. این حرف در آن زمان توهینی علنی و اعلان جنگی با مقدسات تلقی می شد؛ و برای این که گوتنبرگ جوان خدای ناکرده از طرف کلیسای قرون وسطی به مرگ تهدید نشود، به یاد این جمله معروف افتاد که: "احتیاج، مادر اختراعات است" بنابراین گوتنبرگ به این فکر افتاد که چگونه می تواند حروفی را بسازد که؛ از کنار هم قرار دادن آنها بتواند به یک جمله واحد دست پیداکند و با تلاش فراوان شروع به کندن حروف لاتین از روی چوب نمود و موفق شد تا اولین و آخرین اختراع خود را توسط آن تاریخ نویس به ثبت برساند. و این شد که کلی تلاش برای اختراع و نشر به کناری رفت و ناگهان تاریخ دوباره متولد شد و با نام گوتنبرگ شکل دوباره ای پیدا کرد. اما آن تاریخ نویس به نفع گیر، یادش رفت تا بگوید، که از آن تاریخ و سال ها قبل تر از آن، با ورود کاغذ و چاپ چینی به ایران؛ و قبل از اختراع گوتنبرگ تنبل که دوست نداشت، با قلم و مرکب کار کند، چاپ در چین اختراع شده بود.

 

و همه از آن اطلاع داشتند و حتی چینی ها در کار صادرات آن بودند و آن تکنولوژی به همراه نام چینی چاپ به ایران فروخته شد؛ و در آن زمان دستگاه چاپ و با نام اصلی آن یعنی "کااو CaoA" خوانده می شد. این کلمه در حدود قرن هفتم هجری با نام "چاو" در ایران مطرح گردید که تلفظ فارسی این لغت چینی بود و چون چاو بر روی کاغذ چاپ می شد، مبنای پول کاغذی قرار گرفت که به همین نام "چاو" خوانده شد،این امر در زمان امیر طغاجا و آق بوق و صدر جهان ثبت گردیده است؛ و در این زمان بود که اولین اسکناس و پول کاغذی چاپ شد، و تاریخ نویس، این زمان را آغاز اولین پول های کاغذی ثبت کرد. ولی آن تاریخ نویس نیز هنوز از آن بی خبر بود که چه اتفاقی د رحال افتادن است و در همین زمان مبلغ هر پول کاغذی معادل نیم درهم تا ده دینار ارائه می گردید که با نام "چاو" منتشر شد. در آن زمان تبریز پایتخت ایران بود. اما مردم از قبول این پول امتناع ورزیدند و سر به شورش برداشتند و این هم اولین مخالفت مردم بر علیه پول چاپی بود که در تاریخ ثبت شده است. بالاخره گیخاتو مجبور شد فرمان دیگری دایر بر فسخ چاو صادر کند و "چاو" را "چاو نامبارک" خواند و مردم، صدر جهان "وزیر سلطان" را به لقب "چاویان" نامیدند، و این هم اولین شکست پول کاغذی، و به تبع آن ورشکستگی بانک مرکزی وقت بود که هنوز راه نیفتاده، شکست خورد. البته این موارد را تاریخ نویس ما نوشت.

 

"نه آن تاریخ نویس اولیه!" و شاید به همین علت و عدم قبول مردم در آن زمان بود که مردم احساس می کردند دولت وقت می خواهد، طلا و نقرهٔ با ارزش آنها را بگیرد و در مقابل مشتی کاغذ بی ارزش به آنها بدهد به همین خاطر این طرح با شکست روبه رو شد و مردم طلا و نقره خود را با مشتی کاغذ عوض نکردند و این امر تبدیل به سابقه ای فریب کارانه برای چاو گردید که تا امروز در زبان فارسی تبدیل به اصطلاحات و لغاتی از قبیل (کتاب صنعت چاپ ـ هوشنگ دانشور ـ انتشارات سازمان جغرافیائی) "چاو زدن" یا "چاپ زدن" به معنی دروغ گفتن و "چاپچی" به معنی "دروغ گفتن" به کار می رود و نیز لغت بسیار متداول "چاپیدن" (فرهنگ عمید) به معنی غرت کردن و به یغما بردن و سرکیسه کردن برده شده است و این خاطرهٔ بد سبب شد تا صنعت چاپ تا سال ها به تأخیر بنفتد ولی روند چاپ دوباره در جای دیگر آغاز شد. نخستین کتابی که به خط فارسی منتشر شد کتاب "سیرت مسیح" بود، که در سال ۱۰۹۴ قمری در شهر لیدن هلند منتشر شد و این اولین کتاب فارسی بود که، در خارج از کشور منتشر می شد و با این اقدامات سبب شد تا، سال ها تلاش در مسیر رشد و شکوفائی چاپ در ایران شکل بگیرد.

 

تا امروز که ایران هم پای یکی از مصرف کننده ترین تکنولوژی های جهانی در زمینه چاپ قرار گیرد و به صنعت عظیمی تبدیل شود که هزاران نفر را در قسمت های مختلف خود جای داده است و از اولین کلمه چینی خود فاصله زیادی گرفته است تا حدی که، کمتر چاپخانه داری می داند که عنوان حرفه ای خود را وامدار چه کشوری است. امروز ایران دیگر نگران آن نیست که پول کاغذی "چاو" را مردم استفاده نکنند بلکه، امروز نگران آن است تا بر مشکلات تکنولوژیک و فناوری های دیجیتالی و سخت افزاری روز پیروز شوند. امروز نگران سرعت تکنولوژیک دستگاه های مدرن روز و عدم آشنائی نیروهای کارآمد و متخصص هستیم، امروز نگران عقب ماندگی های دانش روز با قشر کارگران دیروز هستیم، و امروز نگران اخراج، تعطیلی و یا ورشکستگی های زودرس و در گیرودار همان "چاو" می باشیم که امروز ما را ره دامن بانک ها می کشاند؛ و امروز نگران مشکلات مدیریت های قدیمی دیروز می باشیم، که چگونه، خود را با شرایط و امکانات روز هماهنگ کند.

 

این شرایط بسیار سخت تر شده است به نحوی که، نسبت به وظایف انجام شده در مورد انجام کار و نحوهٔ بهره وری در تولید و خدمات بیشتر، همراه با سرعت فراتر از سرعت های قبلی در جهت رشد و تعالی بر او تحمیل می شود. بدون شک دنیای امروز بدون صنعت چاپ معنا ندارد؛ تا حدی که هنر آمیخته با چاپ، همراه با هنر گرافیک، هر فردی را در هر لحظه با تکنولوژی چاپ مواجه می کند به نحوی که، هر انسانی را متوجه این نکته می کند که دنیای امروز بدون چاپ معنائی ندارد. ابزاری که به واسطه آن هنر گرافیک و علوم ارتباطات و علوم رسانه ای را با مقوله چاپ ، پیوند می خورد و همه را به یکدیگر پیوند داده است.

 

منبع: مجله گرافیک