بازار چاپ: داستان از آگهیهایی برای یک خودرو شروع شد که نوید عبور از هزار راه نرفته را میداد، کمی بعد خودرو در محیطهایی خاص با حال و هوایی ماجراجویانه تصویر شد، همین تصویرسازیهای عجیب و جالب سبب شد تا با طراح این مجموعه آگهیها، مصطفی بهزادی به گفتوگو بنشینیم تا چگونگی روند خلق آگهی برای خودروهایی که دارای ویژگیهای خاص هستند را جویا شویم.
درباره محصول و ویژگیهای آن توضیح دهید؟
اکتیون خودروی ساخت شرکت سانگ یانگ کره جنوبی است که توسط شرکت رامک خودرو وارد ایران میشود. اکتیون در واقع طراحی مجدد مدل پیشین است که به اسم نیو اکتیو شناخته میشود. فرق آن در ظاهر و طراحی قسمت جلوی خودرو است که در واقع طراحی زیبا و قدرتمندی دارد.
شاسی ماشین آمریکایی و موتور آن ساخت مرسدس بنز است. خوشبختانه نسبت به ماشینهای دیگر، موتور پرقدرتش با ظاهر پرقدرتش همخوانی دارد و بسیار خودروی مناسبی برای آفرود و جاده است.
درباره کمپین و مراحل اجرای آن توضیح دهید؟
پس از انکه پروژه به کانون ایران نوین سفارش داده و مراحل اولیه کار انجام شد، انجام کار به واحد طراحی گرافیک ایران نوین محول گردید و تصمیم بر این بود که این کمپین در قالب آگهی روزنامه، وب سایت و بیلبورد اکران شود و بعد از بررسی ها، دریافت اطلاعات و جلسات مختلف بریف، دکتر خرم انجام این پروژه را بر عهده من گذاشت. طبق معمول اجرای تمامی کمپینها، اولین کاری که کردیم جستجو کلیه آگهیهای مربوط به خودرو بود. تیم سرچ نزدیک به چهارصد آگهی را دانلود کرد.
به طور کلی خودروهای آفرود چه ویژگیهایی دارند؟
در بیشتر موارد ویژگیهای خودروهای شاسی بلند مشترک است، مثل قدرت، استحکام و چابکی
چطور این ویژگیها را اجرایی کردید؟
ما محدودیتهایی داشتیم و آن رسانههایی بود که کار در آنها اکران میشد مثل بیلبورد و آگهی نشریات، اینها همه کمی آزادی عمل را از ما میگرفت. کمبود عکس مشکل بزرگ و اصلی من بود. من فقط دو تا عکس قابل قبول داشتم، یکی از رو به رو و دیگری از زاویه سه رخ؛ آنهم به این دلیل بود که خودرو هنوز وارد ایران نشده بود و ما امکان عکاسی نداشتیم.
اما در هر صورت من رابطه خوبی با نیو اکتیون برقرار کردم چون خودم آفرود میروم و عاشق هیجان آفرود هستم، میدانم لذت زیادی دارد که از مسیرهای زیادی گذر کنی که بکر و دست نخورده است و کمتر کسی آنجا رفته است؛ لذت گذر از مسیرهای پر شیب و خطرناک که شاید کمتر ماشینی توان گذر از آنجا را داشته باشد و اگر از آن گذر کند خاص میشود به همین خاطر از نظر من اکتیون خودرویی خاص بود برای راههای نرفته و این استارت کار من بود. با بچههای اتاق فکر آتلیه جلساتی گذاشتیم تا به شعار برسیم. برای راههای نرفته، هزاران راه نرفته ...
در نهایت شعار شد؛ هزار راه نرفته که اکتیون باید از آنها عبور میکرد. بنابراین اکتیون را باید در محیطهای سورئال و عجیب میبردم . فتومونتاژ را شروع کردم. زمستان، صحرا، کوه و جنگل.
این خودرو به لحاظ ظاهری چه ویژگی داشت؟
ویژگی ظاهری این خودرو در قسمت جلوی آن بود و باید به آن کمی توجه میکردم. کمبود عکس خودرو و نبود وقت از مشکلاتم بود. عکسهایی که داشتیم در استودیو عکاسی شده بود و این کمی کارم را در مونتاژ سخت میکرد. (به دلیل زاویه و منابع نور) باید جنس، رنگ و نور با هم تطبیق داده میشد که شد. خودرو در تمامی محیطها مونتاژ شد و سپس نوبت به لی اوت و فرم آن رسید که همه آنها باید با روح کار همخوانی پیدا میکرد. به این نتیجه رسیدیم که شکست شدید و زاویه تند، کاربرد خوبی میتواند داشته باشد به این دلیل که هم حرکت دارد و هم قدرت و هم با شخصیت ماشین همخوانی دارد.
چرا این شیوه نگارش را برای شعار انتخاب کردید؟
تایپوگرافی "هزار راه نرفته" توسط علیرضا مساوات، دوست و همکار خوبم انجام شد. این تایپوگرافی برگرفته شده بود از راههای سخت و کوهستانی، که در فاز اول با پرسپکتیو شدید در جاده گذاشتم و با نورهای قرمز و افقی با رنگ گرم.
در فاز اول، ما با شعار «هزار راه نرفته» و همچنین معرفی خودروی آفرود رو به رو بودیم اما تصویر یک بزرگراه نمایش داده شده بود به نظر میآمد که میان این دو یک عدم ارتباط است؟
همانطور که قبلا گفتم این خودرو وارداتی است و از طرفی نشان دادن دو منظوره بودن خودرو برای استفاده در شهر و خارج از شهر برایم مهم بود. نظر من در فاز اول نشان دادن یک محیط مدرن بود با اشعههای قرمز رنگ که نشانه چراغ عقب اتومبیل بود، میخواستم حس در راه بودن اتومبیل را تداعی کند.
فرم بیلبوردها هم عوض شده و یک شکستگی در آن دیده میشود، علت چیست؟
من همیشه دوست دارم فرم بیلبورد با قالبها رایجی که میبینیم از بالای بیلبورد بیرون میزند تفاوت داشته باشد. به همین خاطر با صحبتهایی که با علیرضا مساوات کردیم تصمیم براین گرفتیم که با یک شکست خیلی تند، ماهیت و فرم بیلبورد را عوض کنیم به خاطر اینکه این زاویه قدرت و حرکت داشت و با شخصیت ماشین نیز ارتباط داشت و همچنین چشم را مجذوب میکرد.
و به عنوان سخن آخر هدف کمپین چه بود؟
به نظر من و در واقع چیزی که من هدف قرار دادم این بود مخاطب تصویر ذهنی مثبتتری نسبت به ماشینهای آفرود کرهای و نیز خودرو اکتیون پیدا کند، کارهای گرافیکی قبلی اکتیون، به گونهای بود که کمتر کسی میپسندید و من میخواستم تصویر ذهنی مخاطب نسبت به خودرو نیو اکتیون و شرکت سانگ یانگ عوض شود و متوجه خاص بودن و زیبایی و پرقدرت بودن آن شود.
منبع: mbanews.ir