به بازار چاپ خوش آمدید | ورود اعضا | ثبت نام رایگان
بنر
بنر
بنر

نمایش بر اساس استان

عضو بازار چاپ شوید
ثبت نام رایگان
عضو هستید؟ورود اعضا

خبرنامه

مركز پشتيباني بازار چاپ

همراه پشتیبانی بازار چاپ

سامانه پيامك تماس نيازمندي هاي بازار چاپ
کانال تلگرام بازار چاپ

تعرفه آگهی

1 ماهه - 80,000 تومان
3 ماهه - 204,000 تومان
6 ماهه - 360,000 تومان
1 ماهه - 40,000 تومان
3 ماهه - 102,000 تومان
6 ماهه - 180,000 تومان

پرداخت آنلاین

پرداخت آنلاین
بانك متن لوح تقدير
بانك قاب و حاشيه لوح تقدير
بانك آرم و لوگو
بانك نقوش اسليمي و تذهيب
بانك وكتورهاي كاربردي
بانك آموزش نرم افزار كورل
بنر
بنر
بنر
بنر
بنر
بنر
::

فلسفه گرافیک

: : :

 

falsafe-graphic

 

گرافيك روش بيان زندگي مدرن است، نه فقط اين كه به روح زندگي مدرن خواناست، و به آن وفادار است. از اين رو، هم مي توان از بيرون، به تماشاي آن نشست و هم از درون، روش بيان زندگي در جغرافيايي که به هيچ مرزي تعلق ندارند و در طيف وسيع اش در سطوح فرهنگي چيزي است كه به آن «در هم آميختگي» مي گويند: ‌«در هم آميختگي يعني تجمع حاصل از كنش متقابل عناصر كارائيبي، اروپايي، افريقايي، آسيايي و مديترانه اي كه جبر تاريخ آنها را در سرزميني واحد گرد آورده است. جزاير و دامنه هايي كه اين پديده بر آن تأثير گذاشته در طول سه قرن بوتةذوب يك بشريت جديد بوده اند كه در آن زبان، نژاد، دين، آداب و رسوم و شيوه هاي هستي گوشه و كنار دنيا، ناگهان از جا بركنده شده و در محيطي جاي گرفتند كه در آن مي بايست زندگي را از نو بسازند.

 

گرافيك در نگاه اول از اين تجربه (در هم آميختگي) انسان خبر مي دهد، مي كوشد به آن سامان داده و آنها را در نظم دروني ارائه دهد. روايت تصويري است از تجربه هاي متفاوت ما، از زندگي امروزي با همه‌ي تنش هاي نهفته اش، با تمام چيزهايي كه از درون و به آنها وصله وپينه مي شود. گرافيك مثل آدمهاي روزگارش چند تكه است از يك هويت مستقل حرف نمي زند اما مي كوشد در يك هويت يكپارچه آنها را ارائه كند. از اين رو فلسفه وجودي آن جستجو و تلفيق چيزهايي است كه ارتباط شان را در زندگي از دست داده اند ويا به هم كه مي رسند در هم حل نمي شوند، سخني كه مي كوشد آنها را كنار هم بنشاند و اجزا متلاشي شده را در نظمي خاص به نمايش گذارد. گرافيك با زجر اين عبور چيزها درانسان هماهنگ است، با تمام شخصيت هايي كه به ما رسيده‌اند و در ما مانده‌اند، روشي براي بيان تمام تنوع‌هاي آزار دهنده زندگي، چراكه «هر يك از ما جمعيتي در خود نهان دارد، هر چند كه با گذشت زمان تمايل مي يابيم اين كثرت را به فرديتي بي‌مايه تبديل كنيم. ما مجبوريم فرد بمانيم و تنها يك اسم داشته و نسبت به آن پاسخگو باشيم، از اين رو اشخاص متنوعي را كه در وجود ما گرد آمده اند به خاموش ماندن عادت داده ايم ... اين فكر كه هر يك از ما جمعيتي از خود نهان دارد، يعني اشخاص يا تصاوير متعددي را در درون خود گرد آورده استعاره اي گوياست، زيرا بيانگر موقعيت انسان امروز است كه ديگر قادر نيست وجود خود را در محدوده هاي يك هويت معين حفظ كند ....

 

همه سطوح آگاهي نيز که بالقوه در وجود ما لانه كرده بودند، فعليت مي يابند، در كنار يكديگر ابراز وجود مي كنند و از هويت هايي خبر مي دهند كه حتي از وجودشان هم آگاه نبوديم. البته ما فقط «جمعيت» درون خود را كشف نمي كنيم، تنها پي نمي بريم كه وجودمان مجموعه اي از اشخاص گوناگون است، بلكه متوجه مي شويم كه اين اشخاص در ضمن آگاهي هايي هستند كه بعضي از آنها به دور دست ها به زمان پيدايش تمدن هاي كهن تعلق دارند و مراحل تكامل ما را در زمان، متذكر مي شوند. ما همگام با اين صداهاي احيا شده، خود را همراه شمن هاي باستاني استپ هاي آسيا، راهبان بودايي، جوكيان روشندل و شهسواران در جستجوي جام مقدس احساس مي كنيم. ما در وجود خود همه «افسانه هاي قرون» را گرد آورده ايم، اين افسانه ها با مراسم،تصاوير و روياهاي جمعي خود در درون ما حاضرند.گرافيک سامان دادن به اين شخصيت هاست که به اتفاقي در صفحه حاضر شده اند، علي رغم تمامي تمايزها و جهت هاي متفاوتش، از اين رو تمام بار گذشته براي گرافيست چونان خاطره تصويري حاضر است گاهي چيزهايي را از گذشته هاي دور در کنار عناصري از امروز در ميدان ديد ما حاضر مي کند که با تجربه هاي دور و نزديک ما خواناست، چرا که : «... ممکن است آنچه در درون افق محدود ما قرار دارد، با آنچه بيرون از آن است در تعارض باشد، اما اهميتي ندارد... اين امر به هيچ وجه نگران کننده نيست، زيرا امور ناهمگون گاه در زندگي به طرزي شگفت آور با هم جور مي شوند و چه بسا به شگردي عملي دست مي يابند. » به عبارتي کشاندن عناصر و آدمها در مکان هايي از صفحه يا تلفيق آنها با ديگر چيزها باعث مي شود که دايره معنايي آنها گشوده شود از اين رو گرافيک غريبه کردن چيزها، آدمها و اشيا نيز هست براي دوباره شناختن شان براي عادت زدايي کردن يا «آشنايي زدايي» از آنها. پس اين سخن هنري فاقد آن انسجام تعريف شده نقاشي است، به هم ريخته است. ريشه گرافيک را بايد در مفهوم عميق «کولاژ» جست. کولاژ در عميق ترين شکل خود عبور انسان از متافيزيک و آن زندگي جمعي به زندگي فردي است. کولاژ هويتي معلق و«تفکري سيار» داشتن است، درست مترادف با مفهوم عميق مهاجرت. مهاجرتي مبهم از فرجامي نامعلوم که انسانها ناخواسته در آن گرفتار مي شوند، و گاهي تا پايان عمر در محيط و شرايطي حل نشده باقي مي مانند.

 

گرافيک بر خلاف نقاشي ادعاي بر گذشتن از گذشته را ندارد، چرا که نقاشي در دوران مدرنيسم با پيدا شدن هر جنبشي بر آن بود از روش بيان گذشته خويش دست بردارد، اين روش بيان مدرن ( گرافيک) عجيب با زندگي برزخي ما خواناست، زبان توامان از ترکيب (سنتز)، چيزي که داريوش شايگان آن را همزماني حاضر شدن صورت هاي متفاوت آگاهي مي داند و مي آورد: «...چند سال پيش، هنگاميکه از ساحل طولاني لوس آنجلس معروف به «ونيس بيچ» ديدن مي کردم از مشاهده تنوع غافلگير کننده صحنه هاي غريبي که در برابر چشمان شگفت زده من عرضه مي شد به معناي واقعي کلمه گيج و منگ شده بودم.در هر دو طرف اين راهروي طويل چندين کيلومتري، فروشگاه هايي قرار داشت که در آنها باورنکردني ترين چيزها در معرض نمايش بود. در آنجا بدوي ترين صورت هاي آگاهي بشري در کنار بازيچه هايي قرار داشت که حاصل پيچيده ترين تکنولوژي هاي مدرن بود. مراسم شمني آمريکايي هاي بومي، حرکت هاي بدني يوگاي کلاسيک، طب سوزني چين، تارو، همه نوع ماساژ سنتي ژاپني، طالع بيني، دستگاه هاي واقعيت مجازي، راک و بريک دنس، همه اينها بي هيچ ارتباطي در کنار هم بودند. همه چيز همزمان حاضر بود. در آنجا شاهد تکامل آگاهي بشر بوديم، از آگاهي عصر نو سنگي تا طرح هاي فوتوريست قرن بيست و يکم، همه و همه را در کنار هم مي ديديم.

 

 

 

منبع: altenay.com

 

 

 

گروه تلگرامی بازار چاپ